تعریفی از اعتماد به نفس:
اعتماد به نفس یعنی دیدن خود به عنوان فردی توانا،با کفایت،دوست داشتنی و منحصر به فرد.
وقتی از اعتماد به نفس بالایی برخودار شوید از قاطعیت در رفتار و کلام هم نیز برخوردار میشوید.و از سمتی هم قاطعیت برایتان اعتماد به نفس و روراستی در ارتباط با دیگران به همراه می آورد. این دو درکنار هم مکمل هم بوده.
دانشمندان پی برده اند بیان آنچه که در ذهن شخص است وآشکار کردن جایگاه واقعی شخص باعث سلامت روان و بهبود در روابط فرد میشود و این را چیزی جزداشتن اعتماد به نفس میسر نمیکند.
وقتی شما دارای اعتماد به نفس مناسب و به جا باشید قدرت اظهار نظر پیدا میکنید و به دنبال آن جرئت حضور در جامعه دارید که این باعث پیشرفت در زندگی و حفظ و رشد شخصیت فرد میشود.
ویژگی های نبود اعتماد به نفس درافراد:
۱_وقتی فرد از عدم اعتماد به نفس برخوردار باشد معمولا به دلیل خجالت یا گرفتن حق بیان، از خود و... نیاز های دیگران را بر نیاز های خود ترجیح میدهد.
۲_فرد بااعتماد به نفس پایین، معمولا
به خاطر هماهنگ بودن با دیگران،سازش میکند.
۳_زمانی که کاری اصولی واستاندار پیش نرود از شکایت پرهیز میکند.
۴_وقتی دیگران ابراز وجود میکنند،ساکت میماند.
۵_از اینکه برای چیزی که میخواهد مزاحم دیگران شود،با اکراه عمل میکند.
۶_ترجیح میدهد نظرات خودش را برای خودش نگه دارد.
۷_پاسخ منفی دادن به درخواست دیگران برای او دشوار است.
دلایل این گونه رفتارهادر افراد بااعتماد به نفس:
۱_ترس از ناراحت کردن دیگران
۲_ترس از پس زده شدن
نکته مهم این است، چیزی که شماهستید، کاملا مطلق و مستقل از حسن نیت دیگران است.طوری که دیگران در مورد شما فکر میکنند کوچک ترین تاثیری در آن چیزی که شما واقعا هستید،ندارد.
افرادی که از اعتماد به نفس پایین برخوردارند معمولا با یک صدای درون نامناسب درشرایط مهم زندگی مواجه میشود صداهایی مثل: تو نمیتوانی، تو سرزنش میشوی، این کار از عهده ی تو خارج است،واین موضوع زمانی اتفاق می افتد که فرد با قوانینی که دیگران به خصوص در دوران کودکی او تعیین کرده اند، زندگی میکند وهنوز هم مطابق آن ها عمل میکند.
خوب است بدانیم طوری که ما درباره خود و تجربیات خود فکرمیکنیم میتواند تاحد زیادی روی ما ورفتار ما تاثیر بگذارد.پس این نکته مهم است که مراقب باشیم مغلوب افکار های مزاحم نشویم.
فرد با عدم اعتماد به نفس معمولا همه موضوعات را عمومیت میدهد،یعنی یک حادثه را درنظر میگیرد و فکرمیکند که آن اتفاق همیشه میافتد .
برای مثال من برای اولین بار این کار را درست انجام ندادم پس هیچ وقت نخواهم توانست آن را انجام دهم.
این مسئله مانند این است که :اگر شمافکرمیکنید میتوانید کاری را انجام دهیدیا فکرمیکنید که نمیتوانید، پس حتما همینطور است که شما فکرمیکنید.
شما آن چیزی را به دست میآورید که انتظار آن را دارید.
اگر شما برای زندگی تان تصمیم نگیرید دیگران برای شما این کار را انجام میدهند.
پس باید بدانیدهرچه هست همین است وشما شانسی دوباره برای زندگی ندارید پس با کمبود اعتماد به نفس و تضعیف حق خود در زندگی شخصی و درجامعه فرصت هارا از خود نگیرید.
از سمتی با انتظارات کوچک از خودتان شروع کنید به خود سخت نگیرید اما اقدام به تغییر درخود کنید.