:Verbs
آمدن come
باز کردن open
:Words
بی مزه bland
کابینت cabinet
غلات cereal
چیپس chips
بیسکویت ترد cracker
مختلف different
غذا food
گرسنه hungry
بستنی ice cream
آشپز خانه kitchen
کیوی kiwi
عالی perfect
آبکی watery
خیلی ،زیاد too
شیرین sweet
ترش sour
تنقلات snack
شور salty
سیب زمینی potato
:phrases
کلی تنقلات a lot of snacks
غذاهای مختلف different foods
گرسنه بودن to be hungry
به اشپزخانه رفتن to go to the kitchen
باز کردن کابینت to open the cabinet
☆کلمه too , قبل از صفت قرار بگیرد :
معنای : خیلی ، زیادی ، بیش از حد میدهد و دارای بار معنایی منفی است.
The food is too salty
غذا خیلی / بیش از اندازه /زیادی شور است
The ice cream is too sweet
بستنی زیادی /بیش از حد/ خیلی شیرین است
آموزش کاربردی انگلیسی به روشی ساده سطح ۱
دکتر محسن سعدی خسروشاهی